مامان من بهترینه
و نمیدونم از کجا شروع کنم اخلاقاشو بگم
ارومه مهربونه حمایتگره در عین حال سختگیر و اخموم هست
به نظراتمون عقایدمون و اخلاقیات خاصمون احترام میزاره
مقایسه نمیکنه و نمیکرد
پیش همه ازمون تعریف میکرد حتی خوبم نبودیم سرشو بالا میگرفت میگفت بچه های من بهترینن باهوسن زرنگن
ی شب تا صبح سرمو گذاشتم رو پاش و گریه کردم نپرسید چیشده چته گیر نداد فقط نشست کنارم بغلم کرد و تنهام نزاشت
خیلی زیادن خوبی هاش
به بابام و هرکسی تو خونمون رفت و امد داشت یاد داده بود حق نداره بدون در زدن وارد اتاق منو خواهرم بشه
خراب کاری هامونو قایم نمیکرد دعوام نمیکرد ولی همیشه راه حل میداد دفعه بعد تکرار نکنیم...
الانم همینه.. فقط حیف من  اومدم شهر غریب