پسرم یک سال و چند ماهشه،یک ساله با خانواده شوهرم سر رفتوامدشون درگیرم ،باید هرروز پسرمو ببینن
یا مجبورم میکنن برم اونجا یا اگه نرفتم خودشون میان
منم اصلا بی احترامی نمیکنم و ب روشون نمیارم ولی همش ب شوهرم میگفتم یه چی بهشون بگو،من با یه بچه تازه راه افتاده داغون و خستم،چرا هرروز میان
بخدا زندگیم ارامش نداره دیگه از دستشون
دیگه دو روز پیش بخاطر اینکه نمیخواستم برم خونه ی مادرشوهرم اینا حسابی با شوهرم دعوا کردم،هرچی از دهنم درومد بهش گفتم
اخه همه چیو از چشم شوهرم میبینم،اگر دهنشو باز کنه و یه جوری بهشون بفهمونه من دیگه اینقدر عذاب نمیکشم
حالا از دو روز پیش با شوهرم قهرم،در حد مکالمه های کوتاه کوتاه.یه بارم پیش قدم شد که اشتی کنه ولی من محل ندادم بهش
انگار دیگه ازش بدم میاد....نمیتونم ب حالت اول برگردم،نمیدونم چیکار کنم
خودمم همش عصبیم و کلافه،بیچاره پسرم😞