الانم باز هی زنگ میزد فلان جام درد میکنه، فلان جای خونه نیاز به تعمیر داره
اومدم پیشش
دو روز همسرمم بود
اون رفت خونه خودمون و من موندم پیش مادرم
از فردا صبحش شروع کرد اخم تخم کردن
بهانه گرفتن
گفتم بریم فلان جا نوبت گرفتم برات
میگه نمیام دکترش بدرد نمیخوره
حالا یبارم نرفته
بهش ۱۰ تومن بدهکار بودم
دیدم هی میگه دکتر میخوام برم پول ندارم
گفتم برم دنبال تعمیرات مشکل خونه
میگه هی پول ندارم دستم نیست
حالا میدونم داره ولی هی انکار میکنه
منم قرض کردم ده تومنی که بهش بدهکارم دادم