یه زن متاهل که بی پول شده بوده شوهرش با مادرشوهرش زندگی میکرده وخیلی خوب بلد بوده دروغ بگه میره یه جا برای کار
بعد با صاحب کارش وارد رابطه میشه بش میگه من عاشقتم و زندگی این اقای متاهل بانقشه هم میریزه .
بخاطر توصیه های این زنه مرده خیلی بدی درحق زنش میکنه
تا اینکه قضیه لو میره آقاهه زنگ میزنه ب زنه میگه ول کن زندگیم ب گوه کشیدی من غلط کردم برو ب زندگیت برس.
خانمه میگه پس من چی میشم
منظورش چی بوده از پس من چی میشم؟