از یگشنبه نامزدم که عقدیم رفته مسافرت با خانوادش بنابه دلایلی که خیلی طولانیه من نرفتم ،الان دلم خیلی تنگ شده واسش ،تواین چند روز من خونه بودم ودرس خوندم جایی نرفتم ،کلا هم خانواده ی من اهل تفریح نیستن ،و نامزدم همیشه لا به لای حرفاش یا تو جرو بحثمون بهم میگه تو جایی نمیره همش خونه ای و کسی نمیاد خونتون و فلان ... حالا بااین تفاسیر و حرف ها بنظرتون بهش بگم خیلی دلم تنگ شده یا بی اعتنایی کنم انگار که بمن هم خوش گذشته یا جای خالیش احساس نشده آنچنان
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اصلااااا و هیچ وقت به شوهرت نگو در نبودش بهت بد گذشته...حتی غیر مستقیم بگو سرت شلوغ بوده و اصلا حس نکردی این همه وقت نبوده این طوری براش جذاب تری
امان از اینکه مردا بغهمن در نبودشون سختتونه و حوصلتون سر رفته
همیشه یجور وانمود کن که کلی مار برای انجام دادن داری و کلی ادم دورتن که میتونی باهاشون بری بیرون و البته از خانوادت و شرایطتم کاملا راضی هستی اما دوست داری با اونم بگردی
هرکسی بوسه ستاند ز لب یار کسی...بی گمان دست در آغوش نگارش ببرند