2777
2789
عنوان

اونایی که پرستار هستند یا از آزمایش خون سر در میارن لطفاً بیان

| مشاهده متن کامل بحث + 281 بازدید | 33 پست
لطفا ی کمکی هم به من بده..چند وقتیه سرگیجه دارم و احساس سنگینی سر وقتی میخوام بلند بشم،چند روزیه بیش ...

شماام کم خونی داری 

قرص آهن خارجی بخور ۱ ماه

پرستار💛سوال پزشکی داشتین در خدمتم👩‍⚕️ با احترام:درخواست دوستی نمی پذیرم سوالی داشتین تگم کنید🤎شهید ابراهیم هادی💚

بهتره الان پیگیر نشی ب نظرم شاید الان من بگم آره!ولی وقتی رفتی دکتر بگه کم خونیه و الکی بترسونمتاما ...

دکتر گفت کم خونی شدید ولی بستریش کردن پلاکت و خون زدن و گفت بره پیش متخصص خون 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

بهتره الان پیگیر نشی ب نظرم شاید الان من بگم آره!ولی وقتی رفتی دکتر بگه کم خونیه و الکی بترسونمتاما ...

تا نمونه ندن مشخص نمیشه مادر من esr وlDH هم بالا بود ولی سرطان نبود شکر خدا

زندگی زیباست
دکتر گفت کم خونی شدید ولی بستریش کردن پلاکت و خون زدن و گفت بره پیش متخصص خون

نگران نباش بخدا چیزی نیست ♥️

انشالله که به زودی خوبه خوب میشه

پرستار💛سوال پزشکی داشتین در خدمتم👩‍⚕️ با احترام:درخواست دوستی نمی پذیرم سوالی داشتین تگم کنید🤎شهید ابراهیم هادی💚

تا نمونه ندن مشخص نمیشه مادر من esr وlDH هم بالا بود ولی سرطان نبود شکر خدا

منم همینو دارم میگم 

میگم الان من. ندیده. ی چیز بگم بعد اینطور نباشه فقط ب بنده خدا استرس دادم

پرستار💛سوال پزشکی داشتین در خدمتم👩‍⚕️ با احترام:درخواست دوستی نمی پذیرم سوالی داشتین تگم کنید🤎شهید ابراهیم هادی💚

عذر میخوام عزیزم پلاکت خون مادرتون چند بود ؟؟ و اینکه ایشون هم تمام فاکتورهای خونش پایین بود ؟؟؟

پلاکت ۸۰ هموگلوبین ۶ گلبول قرمز ۲ گلبول سفید ۱/۵ کلا همه چیش پایین بود ویتامین D وBکم بود التهاب هم داشت الان آمپول B12میزنه وفولیک اسید میخوره بعداز ۱ ماه

زندگی زیباست
همینو بهش گفتیم ولی خودم حالم خوب نیست

دقیقا درک میکنم مادرمو وقتی بردن نومنه بگیرن یه سوزن بزرگ فرو کردن تو استخوان لگنش من پشت پرده بودم وهق هق گریه میکردم هنوز ترس اون موقع تو دلمه شبا با وحشت بیدار میشم بعد کل بیمارای هم اتاقیش همه شیمی درمانی میشدن من کلا روحیه مو از دست داده بودم 

زندگی زیباست
دقیقا درک میکنم مادرمو وقتی بردن نومنه بگیرن یه سوزن بزرگ فرو کردن تو استخوان لگنش من پشت پرده بودم ...

خییلی سخته یعنی نمیتونم تعریف کنم.ب نظرم همه مشکلات به یه طرف ، بیماری پدر و مادر هم یه طرف

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
توسط   zariqwp  |  22 ساعت پیش
توسط   bff_  |  1 روز پیش