2777
2789

«... هیچکس نمی‌توانست به عمق چشمهاش پی ببرد و من این را از همان اول دریافتم.


اما جوری تربیت شده بود که رفتارش با دیگران تفاوت داشت. دنیا را جدی‌تر از آن می‌دانست که دیگران خیال می‌کنند.


آن شب فکر کردم از ترس دچار این حالت شده اما بعدها به اشتباه خودم پی بردم و دانستم که درک او آسانتر از بوئیدن یک گل است، کافی بود کسی او را ببیند.


و من نمی‌دانم آیا مادرش هم او را به اندازه من دوست داشت؟


آیا کسی می‌توانست بفهمد که دوست داشتن او چه لذتی دارد و آدم را به چه ابدیتی نزدیک می‌کند؟


آدم پر می‌شود. جوری که نخواهد به چیزی دیگر فکر کند. نخواهد دلش برای آدم دیگری بلرزد، و هیچ گاه دچار تردید نشود.


نه. او با همان پالتو بلند و بلوز دستباف زبر و پاپاخ کهنه، تنها ظاهر را نداشت.


این پوشش‌ها را که از تنش برمی‌داشتنی، آفتابت طلوع می‌کرد.»


| سمفونی مردگان / عباس معروفی |

...

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

قوری ز قلم ز قلم ز قوریتو عشق منی گوگولی مگولی

قوری زرد چینی الهی خیرشو ببینی

🌸🌸🌸🌸اِلٰهْی وَ رَبّی مَن لی غَیْرُکْ🌸🌸🌸🌸         خیلی حرفا داشتم واسه گفتن،واسه نوشتن ولیییی حیف،امان از دست نینی یار😡 این کاربری دست ۴۰ نفره⬅️ یک:منِ دیوانه یِ عصبی🤬 دو: منِ مهربونو دلسوز☺️ سه:منِ نگرانِ استرسی😬 چهار:منِ شوخو خنده رو🤭 پنج:منِ خسته و بیحال😮‍💨 و...🙄🤔🤨  ✅پس اگه تو یه تاپیکی یچی گفتم،تو یه تاپیکِ دیگه یچی دیگه،سعی نکن مُچمو بگیری😏این منم فقط گاهی وقتا بسته به شرایط جویِ تاپیک مودم عوض میشه.همین😘

عشق زیبای من 

از تو ممنونم یارا

زیرا..

از تو آموختم تمرگیدن را...

از تو آموختم به کتف چپ گرفتن را 

روزی ماری عاشق شد میگفت معشوقش ماری ست خوش خط و خال،قد بلند وجذاب، گذشت تا روزی شهامت ابراز عشق به معشوق را پیدا کرد و توانست از نزدیک با وی دیدار کند اما وقتی او را از نزدیک دید بسیار متعجب شد و حیرت زده برگشت.                       او یک شلنگ بود!                                                            این است حکایت عشق های امروزی؛)                               #عضو جدید نیستم ۴سال خواننده خاموش بودم 

‹ وصله ی جان › یعنی :

- مرمت کننده ی روح ، متعلق به آخرین رگ قلب !

چسبیده به آخرین جانِ آدمی ؛

بنا کننده ی غم های زیبا ، ریشه ی احساسات عمیق . .

عضو جدایی ناپذیر قلب !

هر انسانی در حال نبرد با دشواری‌های زندگی خودشه،با هم مهربان باشیم و اگر نمیتوانیم حداقل زخم نزنیم.🖤🥀

به جز تو کی حواسش به منه این روزا هیشکی

تو نیستی حالمو جا نمیاره اصلا هیچی

...... یک مادر هیچ وقت از مرگ نمیترسه! بزرگترین ترس یک مادر اینه که فرزند خود را در این دنیا تک وتنها بگذارد چون می داند هیچ کس در این دنیا مثل او فرزندش را دوست نخواهد داشت.....

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز