ی خانواده ای داره ک سالی ی بار مهربون میشن
مادرشوهرم تا حالا واسه بچه های من یدونه جورابم نخریده
حتی واسه خوده شوهرمم هیچیییی.
خانواده خودم همه جوره کمکمون بودن کمک های کوچیک رو نگم ک خیلی زیاده
یکی از اصلی هاش این بود ک واسمون خونه خریدن البته نصف پولشو بابام داد نصفشو شوهرم
ب نام خودمونم هست
همین یک ماه نمیشه از بابام ۳۰۰ ملیون پول قرض گرفتیم
بهش برگردوندیم
ولی خب همینکه کارمونو همیشه راه میندازه خیلی کمکه
حالا برادرشوهرم رفته بود سفر از اونجا واسه اولین بار برای ما کلی سوغاتی آورده
مادرشوهرمم ۱۵ ملیون داده شوهرم ک قسط عقب افتادشو بده و تا هفته دیگه بهش برگردونیم
از دیشب ک مادره بهش پول داده و داداشه برامون سوغاتی خریده
این جو گیر شده چ جوووور
ن منو میشناسه ن خانوادمو
از ساعت ۱۱ هم رفته خونه مامانش
بهش زنگ زدم میگم برگشتنی وسایل منو از مامانم بگیر بیار
میگه ول کن حوصله ندارم کاری نداری خدافظ
یعنی با این من باید چکار کنم
انقدر حرص خوردم
ولی هیچ راهی نداره
همیشه اینا ی سلام بهش میکنن جو گیر میشه