البته همیشه در حالت عادی باهام مهربونه ، از دیشب که فک میکنه ماشینمو دزد برده خیلی خیلی مهربون تر شده و دورم میچرخه و همش میگه غصه نخور پیدا میشه ، کلی هم برام زحمت کشیده رفته خیابونا رو خودش گشته بلکه ردی پیدا کنه .... آخه دلم میسوزه براش گاهی عذاب وجدان میاد سراغم که چرا بهش دروغ گفتم ولی خب وقتی به کل قضیه نگاه میکنم به این نتیجه میرسم که بهترین کار رو کردم .... دیگه کاری که کردم باید تا آخرش برم نمیدونم چرا اینقد نسبت به مرد جماعت سنگ دلم میخاد حتی شوهرم باشه فک میکنم اثرات شکستیه که تو ازدواج اولم داشتم ... بنظر من هیچ مردی لیاقت فداکاری ما زن هارو نداره فقط باید به اندازه ای که برامون هزینه میکنن ماهم دل بدیم بیشتر از این حماقته ... البته این نظر شخصی منه ...با بخش آخر حرفم موافقین ؟ ( مربوط به تایپک قبل )