امروز برای اولین بار گفتم بلند شم یه فسنجونی بذارم.(راستش فک میکردم خیلی غذای سختی باشه ) تا به حال هم درست نکرده بودم.
((خلاصه دست به کار شدم. بیست تا گردو شکوندم و با گوشکوب خوردش کردم (تنبلیم اومد بریزیم تو غذاساز.برای همین گردوهام خوب ریز نشده بود.) بعد ریختم .......................... دستورش رو تو ادامه مطلب بخونید. تا بقیه ماجرا رو تعریف کنم.))
هیچی دیگه یه ۲ ساعتی گردوهام پخت و بقیه مواد رو بهش اضافه کردم. اما خیلی تلخ شد. یه سیب زدم توش آخه مادرشوهرم میزنه خیلی خوب میشه. اما بازم تلخ بود. هرچی تو سایت ها گشتم راه حلی برای از بین بردن تلخیش پیدا نکردم. به مامان زنگ زدم گفت کمی شکر و ابلیمو بزن. زدم .اما تلخ بود .به آرزو جون(دخترخاله م) زنگ زدم همین رو گفت اما چون نتیجه نداد اونم زنگ زد از زنموش پرسید که ایشون گفته بودند به و هویج رنده کنم .با آلو. (به) که نداشتیم .فقط آلو زدم. اما بازم تلخ بود. گذشت و آقای همسر تشریف آوردن و گفتند حتما برای گردو هست.
خلاصه بازنگ زدن به این و اون آخر ۶ تا قاشق پر شکر رو با ۲ قاشق آبلیمو مخلوط کردم و ریختم توش. یه جوش زد و خیلی خوووووووووووووووووووووووب شد. (از همون اول باید شکرش رو زیاد میریختم.)
(بلاخره امروز با کمک بقیه تونستم یه فسنجون بار بذارم و دیدم آسونتر از اونی هست که فکرشو میگردم.)