تا قبل از ازدواج پسرشونو بیشتر از دخترشون میخوان
به محض اینکه هر دو ازدواج کردن ، به پسر حسادت میکنند ، با عروس رقابت میکنند ،
دخترشونو فقط میخوان و بینشون فرق میزارن
اگه پسرشون کاری برای عروس کرد ، چه مالی چه محبتی خوشحال نمیشن و به شعف بیان
ولی اگه دامادشون کاری برای دخترشون کرد قند تو دلشون اب میشه
والا مادرشوهر من چه قبل ازدواج چه بعذ ازدواج فقط دخترش رو دوست داشت
دقیقا چرا؟اگر آسایش زندگی داماد ودختر مهم پسر هم مهم زندگیش
تا کار دارن عروس بیاد
تا مهمانی و سفر و خوشی ، دخترشونو میبرن
چون از شوهرشون عشق و علاقه کافی دریافت نکردن انتظار داشتن پسرشون براشون جبران کنه پس الان چشم ندارن ببینن پسره داره برای عروسشون خرج میکنه و محبت داره بهش چون عروس رو هووی خودشون میدونن
گاهی میترسم ک خدا یه دختر هم بهم بده
الان پسر دارم
میگم یکی باشه انگار بهتره
واقعا برای منم سواله که چطور پدر و مادر یک بچه رو بیشتر دوست دارن چطور میشه؟؟؟ حالا مادر همسرم ۴ تا بچه داره ۳ تا پسر ۱ دختر ۳ باچه یک طرف ۱ پسرش یک طرف دیگه اصلا میخواد ماها نباشیم فقط اون باشه جالبه دردسرساز ترین تیغ زن ترین بچه هم همونه ها ولی دوسش دارن و زندگیشون برای اونه
هیچ کس دوست نداره بچه اش به خرج بیفته
اینکه اگه پسر از جیب خرج کنه مادرش ناراحته
ولی اگر کادو به دخترش بدن خوشحاله
متاسفانه قانون بعضی ادما اینه : همه چی تو دنیا به نفع بچه خودم باشه
کمبود دارن
مادر من همینه خدا لعنتش کنه
