اصلا نمیدونم چجوری از این کار دربیام لیاقت من بیشتره از این شغل واقعا صبح ک میرم تموم کارهای اونجارو انجام میدم اونم برای ماهی ۳ تومن دو هفته آخر خیلی شلوغ بود تنهایی همیشه تموم کارهارو انجام میدم شنبه ک همکارم اومد نصف کارها مونده بود با تندی رفتار میکرد خیلی باهام برخورد میکرد چون خودش عادت کرده بشینه بخوره با گوشی حرف بزنه و تمام کارهارو من انجام بدم عادت کرده حقوق مفت بگیره تصمیم گرفتم هرچه زود تر در بیام چرا من کار کنم اون راحت بشینه حقوق بگیره