ببین عزیزم اینکه میگی خوبی زیاد داره خب این یه نکته مهم و مثبته
اون قسمت اجازه که گفتی این اجازه به اون صورت نیستش که مثلا شما بگی نه باید بیاد خیلی شیک و رسمی از من اجازه بگیره بعد انجام بده چون اصلا رابطه ی زن و شوهر که نباید این شکلی باشه
ولی اینکه شما هم واقعا در اون تایم بخوای و دوست داشته باشی که برقرار بکنی و حالا اگر به هر دلیلی مثل بیماری یا خستگی یا بی حوصلگی بگی نه مثلا امشب نه باشه یه وقت دیگه خب همسره شما باید احترام بزاره ولی این چیز خیلی سختی نیستش میتونید خیلی راحت بین خودتون راجبش گفتگو کنید البته بدون دعوا و مشاجره
ولی اون قسمت که گفتی اگه تکون بخورم دست و پام رو میبنده
خب این اصلا خوب نیستش مخصوصا اینکه شما هم این حالت رو اصلا دوست نداری
سما باید باید باید با همسرت صحبت کنی
احساس میکنم که یه نگرانی و ترسی داری که گفتگو نمیکنی باهاش
البته خب سنت هم از ایشون کمتره طبیعیه
به هر حال همسرت دهه سی زندگیش هستش و میشه گفت به یه پختگی و یا تجربه ای رسیده ولی شما هنوز سنت کمتره عزیزم
ولی اصلا نگران نباش
خیلییی از مسائل ما فکر میکنیم که گنده و مشکل هستن
در حالیکه با گفتگو میشه حلشون کرد
شما گفتی که اخلاق خوب زیاد داره همسرت
خب این یعنی رضایت نسبی از ایشون داری
پس با گفتگو البته تاکید میکنم گفتگو بدون مشاجره میشه سایر مسائل رو هم حل کرد