2777
2789
عنوان

فرق گذاشتن بین بچه من و جاریم

1267 بازدید | 70 پست

سلام

امشب خونه مادرشوهرم بودیم جاریمم بود پسرش دوماه از دختر من بزرگتره کلا مادرشوهرم اونو بغل کرد رو پاش گذاشت غذا داد خیلییی به طور خیلی شدیدی تحویلش گرفتن واقعا ناراحت شدم فقط اول موقع اومدن و آخرش موقع خداحافظی بچمو بغل کرد خیلی ناراحت شدم دوس ندارم جایی باشم ک بین بچم با یکی دیگه فرق بزارن تازه بچش بشدتتتت بی ادبه و مادرشوهرمو میزد بهش فحش میداد درصورتی ک بچه من اصلااا حرف بد نمیزد حتی گفتم انقد اینارو نگو بچه منم یاد میگیره مادرشوهرم میگفت نه اون نمیفهمه ک حرف بدیه بزرگ بشه با ادب میشه هی هم ازش تعریف میکردن کاراشو دوسه باااار تعریف میکردن 

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

خیلی حساسی، دیگران رو نمیشه برای دوست داشتن مجبور کرد و تحت فشار گذاشت

"کسی که بیش از حد فکر می کند، کسی است که بیش از حد هم عاشق می شود" و من این را احساس کردم 😍 وقتی جواب ریپلای رو نمیدم دلیلش اینه : 1) بی احترامی در کلام (افرادی که سلامت روان ندارند به دنبال بی احترامی به دیگرانند)، 2) خشم در کلام (امام علی (ع) : اوج سبک مغزی، خشونت است)، 3) مشهود بودن حسادت در گفتار (امام علی (ع) : آفرین بر حسادت، چه عدالت پیشه است، پیش از همه صاحب خود را می کشد)، 4) عدم درک درست از پاسخ من به استارتر (امام علی (ع) : از سخن گفتن با کسی که گفتارت را نمیفهمد بپرهیز که تو را به ستوه می آورد)، 5) برداشت من اینه که فرد به دنبال بحث و جنجاله (مارک تواین : هرگز با احمق ها بحث نکنید، آنها اول سطح شما را تا سطح خودشان پایین می کشند، بعد با تجربه یک عمر زندگی در آن سطح، شما را شکست می دهند) و جمله آخر خطاب به کاربرانی که درباره کاربران دیگه تاپیک غیبت میزنن و کسانی که تو این تاپیک ها استارتر رو همراهی میکنن (امام علی (ع) : غیبت کردن آخرین تلاش افراد زبون و ناتوان است)

اصللااا هم ب روی خودم نیاوردم و هیچی نگفتم توراه برگشت به شوهرم گفتم طبق معمول گفت نه مامانم منظوری نداره چون اون بیشتررمیره اونجا باهم صمیمی شدن تو اشتباه فک میکنی واقعا دیگه دلم نمیخواد برم خونشون الانم اومدم ناراحتم چراغا خاموش همه خوابن من رفتاراش یادم میاد ناراحت میشم

درکت می‌کنم. برا منم این اتفاق افتاده. تو روی من میگفتن چقدر بچه‌ت زشته بعد به جاریم میگفتن انقد پسرت خوشگله که بین پسرا قبولش نمی‌کنن. انقد هم پسره بی‌ادبه که نگو. اون روز به شوهرم گفتم دوست دارم بچه برادرتو یه دل سیر کتک بزنم. شوهرمم گفت منم ازش بدم میاد از بس بچه بی ادبیه. 

من یه خواهرشوهر دارم به شدت به شدت بین بچه های منو جاریم فرق میذاره بعد جالبش اینه که شوهرم خیلیییییی روی خواهرش حساسه نباید بگیم بالا چشمت ابروعه 

اون چشم کور دیروز ، امروز می بینه

معلومه دیگه پسردوستن مزخرفااا

بشدددددتتتتت وقتی زایمان کرد روغن زرد خرید برد کره برد پول برد لباس خرید به من ک رسید زایمان کردم کلا یه کیلو کره آورد با 100 تومن پول 😕

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز