خودم وقتی دخترم بدنیا اومد و کنارم رو تخت داشتم نگاهش میکردم
بعد از اون وقتی تنها بیست هندسه تو دبیرستان تو مدرسه شدم
یا وقتی که با خواهرم یه سکه تمام بهار جایزه گرفته بودیم
یا اون موقعی که با شوهرم زیر بارون داشتیم میدویدیم که خیس نشیم اون موقع ماشین نداشتیم ولی اصلا برامون مهم نبود لذت میبردیم