بچه ها شوهرم اصلا همراهی نمیکنه تو زندگی. پیر شدم از دستش.
همش سرکاره .اگر بهتون بگم چقدر پول داره باورتون نمیشه.اگر بگم چقدر زمین و مغازه داره همین طور.همه رو هم با زحمت خودش بدست آورده.
برای خورد و خوراک داخل خونه هیچی کم نمیزاره.ولی اصلا بیرون نمیریم. نه مسافرت نه رستوران نه گردش یک روزه هیچی تنها تفریحمون نشستن تو ماشین و سر زدن به زمینهاشه که کسی تصرفشون نکنه.
نه خونه بابام میاد و نه میشه خونه مادرش بریم از بس مادرش بداخلاقه . اگر هم بریم باید باج هم بدیم دست خالی نباید بریم حتما شام یا میوه چیزی باید بگیریم.
از اول تابستون بهمون قول داده که این تعطیلات ما رو ببره مسافرت .قرار بود صبح دوشنبه بریم.الان میگه نمیام.حوصله ندارم.میخوام تو خونه استراحت کنم.
یک ماه پیش یه دعوایی تو خونه راه انداخت که خدا میدونه.چند روز فقط تو خونه گریه میکردم از دستش.
بعدش برای جبران اون دعوا یه وسیله ای رو که خیلی دلم میخواست بخرم اجازه داد بخرم.
من خودم کارمندم ۱۰ میلیون پولش رو خودم دادم فقط ۳ میلیونش رو شوهرم داد.
حالا امروز بهش میگم چرا مسافرت نمیریم تو بهمون قول دادی پول هم که داری.برداشته بهم میگه اون ماه به خاطر اون وسیله اینقدر گریه کردی که برات خریدم.
حالا هم به خاطر اینکه تو رو داداشت کم نیاری داری گریه میکنی که ببرمت مسافرت....
تو رو بچه هام خورد شدم این حرف رو زد . من پولش رو خودم دادم حالا داره تو رو خودم بهم میگه به خاطر اون وسیله گریه کردی من برات خریدم.
میخوام ۳ تومن رو بریزم به حسابش که منت نزاره.
چیکار کنم....۰
