2777
2789
عنوان

خانوما کیا مادرن و خودشونو فدای بچه هاشون نکردن

| مشاهده متن کامل بحث + 584 بازدید | 39 پست

من پسرم دوساله بود دخترم ۷ خیلی هواشونو دارم ولی وقف صددرصد نکردم شروع کردم درس خوندن دیپلمه بودم الان دخترم شونزده سالشه پسرم ۱۱

منم فوق لیسانسم وکارمند اذیت شدم ولی خوشحالم صرفا بچه داری وشوهرداری نکردم 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

کمک بگیر خجالت نکش از درخواست کمکاینطوری خودتو نابود میکنی

بحث خجالت نیست. از کی ... 

با اینکه درس خوندم. چند سال کار کردم... 

الان میگم با مادربزرگ های قدیم هیچ فرقی ندارم... جسم و روحم خسته است

ن والا همش درحال داد بیدادماما اطرافیانم ک ب نظافت اهمیت انچنانی نمیدن و ظرف غذا بچه میدن دست همسر ت ...

بنظرم یه رفتاری مابین شما و اطرافیانتون درست تره

کاش بتونی با چندتا مادر موفق لینک بشی ببینی اونا چیکار کردن ازشون ایده بگیری

این مسئله بنظرم خیلی جدیه یه روز و دو روز نیست ایتطوری پیش بره شما هرروزت رو با کار زیاد و فرسایشی میسوزونی

منوخیلی هاقضاوت کردن گفتن بچه هاشو ول کرده فیلش یادهندستون کرده بعدده سال یادش اومده درس بخونه طفلی شوهرش!!!ولی من مصمم ترمیشدم تاثابت کنم اشتباه فکرمیکنن الان همه میگن خوش به حالت مستقلی!

من پسرم دوساله بود دخترم ۷ خیلی هواشونو دارم ولی وقف صددرصد نکردم شروع کردم درس خوندن دیپلمه بودم ال ...

خب کجا میذاشتی بچه کوچیک رو ؟ پیش کی میذاشتی و می‌رفتی 

امضا ندارم اثر انگشت زدم
تمام لذت مادری به اینه که خودتو فدای بچه ت کنی همونطور که توقع داری مادرت برات سنگ تموم بزاره

من با حرف شما موافق نیستم

اون بچه هم دراینده وقتی بزرگ بشه زندگی خودش رو داره یعنی شما توقع داری بین شما و فرصت های اینده خودش مطلقا شما رو انتخاب کنه؟

بنظرم یه رفتاری مابین شما و اطرافیانتون درست ترهکاش بتونی با چندتا مادر موفق لینک بشی ببینی اونا چیک ...

کاملا درست گفتید

خودمم میدونم و انگار چاره ای ندارم

اما میرم سراغ درمان و همون چیزی ک شما گفتید

وَ خُدا را آنگــونہ کــِ سِزاوارِ اوستــ نَشناختـــیم...                                                                   

من تقریبا اینطوریم

مادربودن تجربه شیرینی شد برام 

ولی بچه م مدیون من نیس، هیچ دینی به گردن من نداره.


برای خودم کم نذاشتم دائم درحال ارتقا خودم بودم، به موازاتش مادره خوبیم بودم. این موازی بودن خاطرات شیرینی شد برام

من دوقلو دارم هیچکس رو هم‌نداشتمالبته جاریم بچه اش رو هفته دو سه روز مبده مادرشوهر. ولی من‌حس میکردم ...

حرفاتون تکونم داد 

من مادر نیستم چقدر مادر بودن به فداکاری احتیاج داره

بچه هاتون چندساله ن؟ 

اگه کمکی و پرستارم کسی نتونه بگیره انصافا اینکه همسر یکم یه کوچولو همکاری کنه خودش خیلی تاثیر داره 

من همسرم خیلی علاقه داره با پسرمون وقت بگذرونه بعضی روزا عصر میبردش پارک من احساس ازادی میکنم  اصلا هیچ کاری نمیکنم فقط دراز میکشم و کلی شارژ میشم

پارسال تا وقتی که دانشگاه باز نبود از نظر روحی داغون بودم همینکه کلاسام شروع شد تو هفته چند ساعت از خونه و بچه دور بودم کلا منو عوض کرد خیلی با انرژی بودم افسردگی بعد زایمانم کلا فراموش کردم 


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

حق🤌

miss_zhina | 29 ثانیه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز