چقد خوبه که خواهری داشته باشی دوستت داشته باشه
هواتو داشته باشه
دیروز اونقد نشستم گریه کردم بخاطر یه سری مشکلات زندگیم ولی نمیتونم ،به کسی بگم حالم به شدت بد بود جوری که تو تراس بودم اونم طبقه نهم خواستم خودمو بندازم ولی یک آن صدای دختر خواهرم اومد و تو سرم تکرار شد ( خاله کی میای دلم برات تنگ شده) ۱۰ روز پیش کنارش بودم
گفتم بقیه چه گناهی کردن که بخوان با جسد چندشم رو به رو بشن
الان خواهرم زنگ زد اجی دیشب خواب بد دیدم
نگرانتم ،روح و روانم بهم ریخت
نکنه کاری کنی
نکنه داری اذیت میشی و چیزی نمیگی
نکنه اتفاقات بهت فشار بیاره
نکنه با شوهرت مشکل داری و مقاومت میکنی
تو بگو و من پشتتم 😔😔
فقط نزار زندگیم بعد مادرمون برام غیر قابل تحمل تر بشه