2777
2789
عنوان

مشکلاتی که گریبان منو نامزدمو گرفته بیاین تعریف کنم

| مشاهده متن کامل بحث + 580 بازدید | 26 پست

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

حالا که خوندی بگو این اتفاقات این همه طبیعیه یا ردفلک هایی هست که میخواد بمون چیزی رو بفهمونه

به طلسم اعتقاد داری؟مادرشوهرت دعا نوشته مخصوصا اونجا که گفتی بابات دیوونه شد بی دلیل مطمین ش

دم

اولا تبریک میگم انشالله خوشبخت باشید عزیزم تقریبا طبیعیه همه زندگیا مشکلاتی داره انشالله همه شون حل شه و گره تو کارتون نیفته

دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ ....

با توجه به چیزایی که گفتی به نظرم همه چیو راحت بگیرید و سریع عقد کنید و بعدش هم برید خونه خودتون

دوتایی زندگیتون رو بسازید

درگیر خانواده هاتون نشید اینجوری که داری میگی از هر دو طرف فشار بهتون وارد میکنن

ناامید نشید عزیزم ماهم تو این دوران سمی هستیم منتهی ما مشکلات بعد عقد شروع شد متاسفانه خانواده ها به جای اینکه مشکل دوتا جوون رو حل کنن بدتر سنگ زیر پا میندازن مدام من الان بخوام از مشکلات بگم خودم اشکم درمیاد فقط میتونم بگم به جوونا عقد و عروسی و بله برونو یکی کنید همه رو یه عروسی سریع بگیرین خودتونو عذاب ندین 

احساس میکنم مادره  یه کاری کرده

 طلاهای اضافی ک خریدین رد بفروشین 

عقد و عروسی با هم بگیرین برین خونتون 

 یه صلوات واسه خوشبختی خودت میفرستی😁اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🤝میشه  واسه  منم دعا کنین🌱آرزومه برم کربلا با شوهرم انشالله  تو سال جدید همه به آرزوهای قشنگشون برسن 🥺 تو تاپیک های نذرصلوات و دعا  منو تگ کنین  .... تومثل عکس ماه در برکه ای درمنی و دور از من🥺🫂❤تاریخ امضا ۲۵اسفند ماه ۱۴۰۲🤷‍♀️😄

میدونین چرا این مکلات اینقدر براتون عجیبن چون برنامه ریزی رو ی خودتون کردین یعنی بر اساس پیش امد کار ها فقط خودتونو در نظر گرفتین حتی بخوای یه کار جدید شروع کنی هزار جور سر زاهت مساله ممکنه پیش بیاد امیدوارم براتون حل بشه مشکلات و تحمل کنین دوران نامزدی دقیقا همینجوریه من یادمه نزدیکای عروسی پدرم با پدر شوهرم سر لج اوفتادن بخاطر شیر بها و طلا و پدرم گفت عروسی بی هروسی ما ه نزدیک چهار سال نامزد بودیم  و اینکه رفتارای دورو بری ها و اطرافیان و لتفاقاتشون قابل پیش بینی نیست 

عزیزم انشالله مشکلاتتون حل بشه 

بیای اینجا برامون روز عقد عروسی تعریف کنی 

منو تو ، تو کلبه وسط یه جنگل یه روز بارونی بوی نم خاک جنگل صدای آواز پرنده ها سردمونه آتیش روشن کردیم و از خاطراتمون میگیم   
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز