2777
2789
عنوان

اعصابم خیلیییی خوردهههههه😣تورو خدا با مادرشوهر زندگی نکنین😭

| مشاهده متن کامل بحث + 593 بازدید | 57 پست
خواهرشوهرش😂😂😂😂😂😂

😂😂😂اینجوری ک گفت منم دلم خاست بدونم چی میخاسته بگه😂😂😂

فضای مجازی مبتنی بر ازادی بیانه، ینی وقتی نظراتم ضرر مالی جانی و ابرویی برای شما نداره ب شما مربوط نیست و همچنین نظرات شما بمن.ممنون از این ک فرهنگشو دارید. اقایون درخاست ندن

ولی چون همیشه تنها بودم یکی از آرزوهام زندگی با پدر و مادر شوهره😔 ی اتاق کوچیک بهم بدن

اگه تجربش میکردی هیچ وقت چنین چیزی نمیخواستی


چون عملا هیچ ازادی ای دارن تو همه کارات سرک میکشه مادرشوهرت..دوست داره از همه خریدات بدونه..بدون اون یا خواهرشوهر جایی نری..پاتو بیرون میزاری توضیح بدی ک کجا میری..دخالت میکنه امشب حتما فلان جا بریم فردا خونه داداشم بریم پس فردا خونه شمسی اوره فامیلم عتیقه ام بریم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

نگو که دلم خونه ....حامله م برقا میره بخدا قسم پره حرارتم از گرما ،تو خونم لخت دراز کشیدم ...میان در میزنن...آخه یکی نیست بگه شعورتون کجا رفته ..تازه می‌دونن من شبا خواب ندارم و غروب سه چهار ساعت میخوابم ...همش تق تق ...بعد با این شکم انتظار داره سه سوته در رو براش باز کنم ...پنج ثانیه بشه ده ثانیه دستگیره در رو میخوابونه و هل میده ،بخدا قسم مکافاته....نمیدونم عمدا می‌کنه یا واقعا نمیفهمه،بهش هم میگم گرمه برقا نیست لختم ..بازم فرداش پشت درمه 

خدایا جوری دستمو بگیر و بلندم کن که همه انگشت به دهن بمونن...(عدو شود سبب خیر ، اگر خدا خواهد)🤌🫡،(۲۹بهمن خبر بارداریمو شنیدم،خدایا ممنونم ازت،تو دلیمو حفظ کن و کمکم کن صحیح و سالم بغلش بگیرم)،از دوستانی که درخواست دوستی میدن معذرت می‌خوام نمیتونم قبول کنم....(خدایااااا شکرررررررت بابت پسر نازی که بهم دادی،خدایا ممنونم ازت ،امام حسین نوکرتم♥️)
نگو که دلم خونه ....حامله م برقا میره بخدا قسم پره حرارتم از گرما ،تو خونم لخت دراز کشیدم ...میان در ...

چی میخواد

اومد خودت بزن بخواب

یا وانمود کن نرسیدی حالت بد شده و..

خدایا از اینکه پسر کوچولو بهم دادی شکر

زندگی با خانواده ی شوهر یعنی مرگ تدریجی

من تقریبا تو اکثر تاپیک ها میام و داد میزنم تو خیابون چادر بزنین زندگی کنید.با خانواده ی شوهر تو قصر زندگی نکنید

از چشمم افتادی...حتی اگر برف و باران بیاید برای پاکی ات،عیسی و موسی برای عشقت،خدا به تو اشاره کند به عنوان معجزه در قرآنش،دیگر همان نمیشوی برایم....

نگو که دلم خونه ....حامله م برقا میره بخدا قسم پره حرارتم از گرما ،تو خونم لخت دراز کشیدم ...میان در ...

من نامزدم و اینجام..میگن بعد عروسی بیایم طبقه بالای خونشون زندگی کنیم..شوهرم موافقه مشخصه.چون میگه الان نمیتونیم خونه بگیریم اجاره هم بالاست

من ناراضی ام ب شوهرمم گفتم اینجا نمیمونم

اونجا بمونی پیشرفت نمیکنی طلاهات بفروش یا وام بگیر جداشو اونجور شوهرت مسئولیت پذیر میشه خودتم راحت میشی من طلاهام فروختم جدا شدیم چی بود اه  من الان شوهرم میگه فقط خونه خودم حریم خصوصی  لباس راحت لخت  چیزی ن دائم یکی بالاسرت باشه نتونی نفس بکشی 

زندگی با خانواده ی شوهر یعنی مرگ تدریجیمن تقریبا تو اکثر تاپیک ها میام و داد میزنم تو خیابون چادر بز ...

شوهرم موافقه میگه الان نمیتونیم خونه دیگه بگیدم اجاره بالاست

من مخالم نیگم اینجا نمیمونم

دلم نمیخواد بین من و شوهرم بحث پیش بیاد..بنطدت چیکار کنم

امشب بگم بهش؟

اونجا بمونی پیشرفت نمیکنی طلاهات بفروش یا وام بگیر جداشو اونجور شوهرت مسئولیت پذیر میشه خودتم راحت م ...

من نامزدم🥲تورو خدا کمکم کنین

ب شوهرم گفتم بعد عروسی طبقه بالا نمیریم ولی خب بینمون بحث شد میگه تو ک پول اجاره نمیدی سختی بدونی چیه

من دانشجوی دندون پزشکی ام و شوهرم دندانساز

بخوا رفیقای هم انشگاهیم خیلیاشون شرط خونه خریدنو گذاشتن..من بهش میگم نخر ولی اجاره کن حداقل چون من طبقه بالا نمیرم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792