هرروز صبح با صدای دستو پا زدنش و خفه شدنش از خواب میپریدم. شیرمیپریده توو گلو وبینی بچه م میخواست خفه بشه.همیشه هم بینیش پره ونمیتونم دیگه خالی کنم.
اسپری هم میزم اما بدتر میشه انگار دایما درحال خفه شدنه و من یک لحظه نمیتونم چشم ازش بردارم. خدایا این چه داستانی بود دیگه. بازم شکر میکنم که لاعلاج نیست ومشکلیه که شاید خیلی عادی باشه بین بچه ها. خداروصدهزارمرتبه شکر مریضی سخت نداره.