2777
2789
عنوان

از دست خودم عصبانی ام

103 بازدید | 7 پست

سلام دوستان داستان از این قراره که من و همسرم بعد سالها عاشقی خواستیم باهم ازدواج کنیم مادرمن که مخالف ازدواج مابود بعد چندماه راضی به وصلت شدو از همون اول با همسرم که نظامی هستند بد برخورد کرد و گفت اینم شغله تو داری!همسرمم گفته بود من به شغلم افتخار میکنم! اقا از اون روز دیگ مامانم و همسرم نسبت بهم بد شدند تااینک من و همسرم ی دعوای حسابی کردیم(دعوام از این قرار بود که اون از زاهدان کلی راه رو اومده بود منو ببینه منم پاشدم رفتم اردو!!!)بعد اوپدن ی گل برام خریده بود و بهم داد و من باز فرداش رفتم اردو و گفت نرو من اومدم تورو ببینم منم گفتم بتوربطی نداره میرم) بعد فرداش ی بحث کردیم و ایشون رو من دست بلند کرد و قبلشم خیلی باخانوادم توهین میکرد پیش من. همش خودتو دست بالا میگرفت و منو پایین میاورد منم که بعد اینک دست بلند کرد عصبانی شدم و رفتم تمااام حرفایی که بهم زده بودو به خانوادم گفتم!اونام گفتن خب جداشو اگ اینجوریه و بی احترامی میکنه و دست بزن داره تواون روزاهمسرم پیام میداد که منو ببخش اشتباه کردم و فلان منم که خانوادم پشتمو گرفته بودن جوگرفت منو و گفتم طلاق!! اونام گفتن این پسره مشکل روانی داره و ادم سالم اینجوری رفتار نمیکنه...خلاصه مهریمو بخشیدم و اومدم خونه بابام

بعد اینک جداشدم قرار شد ک دنبال کارهای طلاق برم بعد حالم خیلی بد شد حس کردم تنها هیچکس کنارم نبود هرکس زندگی خودشو داره و خواهر برادرام باهمسراشون خوشحال بودن و من تواتاقم فقط گریه میکردم انقدر از فضای خونه بدم میومد که بعد مدرسه(معلمم) میرفتم تو پارکا مینشستم که ادمای توخونه رو نبینم یاتورستورانا غذامیخوردم که از اتاقم بیرون نیام 

حالم خیلی بد بود هیچکسم دیگ پشتم نبود

مهریه رو چرا بخشیدی؟

طلاق گرفتن همینجوریه حتی اون آدمایی که بیشترین اختلاف رو دارن از اینکه طلاق گرفتن احساس  پشیمونی ناراحتی وحماقت  برد و....دارن

تو نیاز به حمایت هیچ کس نداری خدارو شکر مستقل هم هستی

اگه از نطرت با ادامه رابطه با همسرت آسیب میبینی جدا شو اگه فکر میکنی کارت بچه گونه بوده با مهریه دوباره برگرد




بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

گذشت و گذشت وومن ک دیدم همه تنهام گذاشتن رفتم زاهدان پیش نامزدم و باهم خوب شدیم و مشاورهامونو میریم و خداروشکر باوجود بالاپایینی ها رابطمون خییییلی بهتر از قبله ولی مادرم هنوز فراموش نکرده کاراشو من که مهریمو بخشیده بودم دیگ نمیتونست برگرده خانواده شوهرم گفتن بیاین خونه ای جیزی به نامت بزنیم عوض مهریه اماهرجی به خانوادم گفتم گفتن نه فقط سکه اونم ۴۰۰ تای عقد اینام میگفتن نه ماسکه دیگ مهرنمیکنیم ...منم هرررچی به خانوادم گفتم که بیاین و فلان گفتن نه اوناباید بیان!! خانوادم که راضی نشدن منم رفتم پیش شوهرم و خونه خریدیم و زندگی کردیم و خدابه ما ی بچه هم داد

گذشت و گذشت وومن ک دیدم همه تنهام گذاشتن رفتم زاهدان پیش نامزدم و باهم خوب شدیم و مشاورهامونو میریم ...

این وسط بگم که من و همسرم ی وام برداشتیم و وسایلای خونمونو خریدیم و اون وسایل خونه پدرشوهرم بود تواین دعواها خانوادم گفتن وسایلارو بیارین و بردیم خونه خودمون الان بعد یکسال و نیم هنوز مامانم اون وسایلارو نداده و میگ اگ شوهرت ی زن دیگ گرفت اونارو حداقل داشته باشی دوباره ازدواج کردی دست خالی نری خونه شوهرت!!

این وسط بگم که من و همسرم ی وام برداشتیم و وسایلای خونمونو خریدیم و اون وسایل خونه پدرشوهرم بود توای ...

میدونی من الان بچم ۴ماهشه وقتی این حرفارو بعد کلییی زمان که گذشته میشنوم ازش خییلی عصبانی میشم از بعد زایمانم دوبار فقط اومده خونم شوهرم میگ دعا میندازه توخونم ن اونموقعم که میخاستم برگردم سمت همسرم مادرم فکر میکرد برام دعا گرفتن که میخام برگردم سر زندگیم و میومد دعا تواب میخوند موقع خواب رو سرم میریخت🤦‍♀️

مامانم خیلی اذیته اون روز بعد ۱سال و نیم دیدمش خیلی ضعیف و لاغر شده بود میگفتن انقدر حرص و جوش منو خورده بود ک پاهاش نمیگرفت راه بره اینارو میشنوم احساس گناه میکنم میگم من چه ادمی بودم که این بلارو سرخانوادم اوردن همه خانواده به چشم دشمن بهم نگاه میکنن 

من بچه شیر میدم حقم نیست تو بهترین روزای بچه داریم این اوضام باشه خیلی از خودم ناراحتم چرااینکارو بازندگیم کردم که هنوز جمع نمیشه😔

مامانم خیلی اذیته اون روز بعد ۱سال و نیم دیدمش خیلی ضعیف و لاغر شده بود میگفتن انقدر حرص و جوش منو خ ...

توروخدا یچیزی بگید اروم شم همش فکر میکنم کارهایی ک کردم بعدا بچم سر من میاره 

ولی من نمیخاستم مادرمو اذیت کنم فقط میخاستم برم زندگیمو درست کنم و ی متعلقه نباشم😔

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز