داستان اینجوریه ک یه پسرعمو دارم ک نامزد داره و دختره یه شهر دیگه س و چن ماه یه بار همو میبینن
حالا دیشب مهمونی بودیم متوجه ی نگاهای پسرعموم ب دخترعمم شدم و مطمئنم ک یه رابطه ای دارن و خیانت درکاره😒 حتی بقیه ام فهمیدن از بس تابلوعه رفتارشون
واقعا خاککککک برسر هردوشون
بیچاره نامزدشم از هیچییییییی خبر نداره آدم دلش میسوزه
خیانت خیلی زیاد شده
مرد اینجوری از اول خرابع بره بهتره
لعنت به مرد خاین
یکی هم من بگم
خاک بر سرشون
بنظرم نامزده الکیه راه دور که نشد نامزدی همین دخترعمه بهتره براش
لعنت
بابا نچسبید ب شوهر مردم
اینهمه مرد و پسر مجرد
دیگه دوره زمونه وفا تموم شده.این روزا ازدواج یه سم خالصه پشتش چیزای دیگس،
ادم میترسه تو این چیزا دخالت کنه خودش زیر سوال بره و براش حرف دربیارن
وگرنه کاش میشد اون نامزد بیچارشو خبردار کنید.
خب تذکری بده به دختر عمت بگو همه فهمیدن جمـکو خودتو
خو اون اگه دختر عمه ش و میخواست از بچگی میدیدش چرا نرفت بگیرتش؟
خاک تو سرش حالا دختر عمه متاهله؟
اگه نیس کرم داشت خو از اول اونو می‌گرفت مردک فاسد
لعنت به کسی که هر جوری دلش می خواد می گرده حواسش به زندگی مردم نیس نریزید سرم
