منم سه سال عقدم طول کشید تا خونمون درست بشه و تو این سه سال با همه سختی ها خونه مادر شوهرم زندگی کردم خیلی هوامو داشتن ولی
عقد بودیم یه شب اومد خونه و خوابید دیر اومد من از کنجکاوی گوشیشو برداشتم و باز کردم دیدم با یه دختر به اسم نازنین پیام داده و باهاش دوسته لامپ روشن کردم و کلی جیغ و داد و فوش که این چیه نازنین کیه و اینا دعوای بدی شد و به غلط کردن افتاد بعد فهمیدم که دختره دوست دختر دوستشه و میخواست امتحانش کنه گفتم به تو ربطی نداره و معذرت خواهی کرد تموم شد رفت
بعد اون حریان چند بار دیگه هم یه سری چت دیدم تو گوشیش که بازم دعوامون شد ولی خرم کرد تا اینکه عروسی کردیم بعد ۷ماه حامله شدم
تو دوران حاملگی هم نامرد بهم خیانت کرد میخواستم حدا بشم حتی گفتم باید حق طلاق بهم بدی ولی این کارو نکرد
بچه هام دنیا اومدن و بازم بهم خیانت کرد 😭😭😭😭
منه ساده منه احمق بخشیدم خب بچه هام خیلی کوچولو بودن بخاطر اونا این بار گذشتم و قسم خورد که کاری نمیکنم
دو روز پیش دیدم بازم با یه دختر تو اینستا حرف میزنه و تماس تصویری میگیره درحدی که دختره رمز اینستاشو داده به شوهرم منم به روش اوردم گفتم بهش دیگه نمیبخشمت و میخام جدا بشم گفت باش برو بچه ها مال منه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
30 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
34 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
