2777
2789

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

والامن که کتابش را نخوندم ولی یک چیزایی این روزا ازش سنیدم که البته داستانش یک کم فرق داره با این سریال اولا تو داستان واقعی اون دختر اسمش بطوطه نه طوبی بعدم تو کتاب پدر طوبی تو کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ میبنده نه مثل این سریال تودهه پنجاه بعدم‌تو‌قصه واقعیش طوبی یازده دوازده سالش بود که نینیره نه بیست سال بعدم طب اتفاقاتی میره میره عراق وباید تاجر عراقی ازدواج میکنه یک هوو هم داره که اذیتش میکنه بعدم بعد فوت شوهرش پسراش را طوری تربیت میکنه که لایق شوهرش عبدالله باشندکه عبدالله که تاجر عراقی احتمالا همون فخر الدین هست هووش هم حتما هانیه هستش که البته احتمالا تو این سریال فخر الدین باهاش ازدواج نمیکنه میراسم احتمالا همین برادر زادهدهای فخر الدینتد بعدم که جنگ نیشه پسراش را منع میکنه که با ایران بجنگندبعد فکر کنم تو جنگ یکی از مسراش مفقودالاثر میشه بعد توی پیاده روی اربعین قصه زندگیش را برای نوه هاش تعریف میکنه.بعدم پن یک عکسی از میری طوبی وفخرالدین وجهانگیر دیدم که انکار تویه جایی مثل یک انباری مانند که وسایل فکر کنم مثل پرچم عزاداری ومیرم اینا بود وگوهای فخرالدین وجهانگیر سعید بودوچخانگیر عینکم داشت اسلحه را گرفته بود سمت طوبی وداشت فخرالدین را نگاه می‌کرد فخرالدین هم اسلحه را سمت جهان گرفته بودیعنی درواقع جهان اسلحه را روسری طوبی گذاشته بود که مثلا داشته به فخرالدین می‌گفته اسلحه راهبندان وگرنه طوبی را نیکشم واینا.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز