من دانشجو هستم و داییم همش رشتم رو مسخره میکنه میگه تو ی دکتر قاتل میشی مردم رو به کشتن میدی مردم میان سراغ ما برای ما دردسر میشه
میگه (معذرت میخوام)شاشیدم تو مدرکت
و هی تکرارش میکنه
روز پزشک میگه تو چون دانشجویی نباید بهت تبریک گفت هروقت ۷ سال رو تموم کردی اونوقت تبریک میگم و هر هر میخنده
میگه زنی ک سبزه باشه به درد گ.. میخوره
کلا حرفای زشت و ناراحت کننده (و مادرم معتقده منباید سکوت کنم و خیلی شوخی های بامزه ای هستن)
من بهش گفتم اگه دکتر قاتل و بی سواد بودن اینقدر آسونه چرا دختر خودت دکتر نشده (خیلی بنده خدا ضعیف بود درسش الان رفته یازدهم ولی توی خوندن و نوشتن هنوز مشکل داره به داییم رفته)
همه گفتن تو زود رنجی تو توی اجتماع میمیری
آخه بچها من تو دانشگاه توی جامعه هیچکس رو به بی ادبی داییم ندیدم
واقعا آدم ساکتی هستم حتی به ظاهرم توهین شده و سکوت کردم دلم میشکنه نمیگم آسیب نمیبینم ولی چیزی نمیگم ایشون احساس میکنم خیلی زیاده روی میکنه