اول بگم که تعصب و کنار بذار هرچیزی که تا الان تو مغزمون فرو کردن فراموش کن و سعی کن با ذهن باز زندگی کنی .نه فقط تقلید کورکورانه از دیگران.دست از بردگی بردار و آزاد فکرکن!
قضیه برمیگرده به خلقت ما!موضوع اصلا خوردن سیب و گندم نبوده.خدا در آسمان دوم (بهشت)روح انسان و خلق کرد.و تکه ای از خودشو درون این روح قرار داد.پس ما انسان ها بخشی از خود خدا هستیم..به خود کلمه خدا دقت کنید.(خود+آ به خودت بیا)همیشه برای اشاره به خدا به اسمان اشاره میکنیم و دنبالش هستیم و فکرمیکنیم کسی اون بالا نشسته و مارو نگاه میکنه درحالی که همین چیزی که الان میبینی هم درواقع چشم خداست!و باید به درون خودمون برگردیم .به همین خاطر عرفا با خودشناسی به وجود خدا رسیدن و شعرهایی هم راجبش گفتن.
ای نسخه اسرار الهی که تویی
و ای آینه جمال شاهی که تویی
بیرون ز تو نیست هرچه درعالم هست
از خود بطلب هرآنچه میخواهی تویی
و جوری خلق شدیم که هم عقل و منطق داشته باشیم هم احساسات (روح نخستین پلروما). وتوجه کنین روح نخستین هیچ جنسیتی نداشته نه زن نه مرد(آلت تناسلی درکار نبوده که بخواد تولید مثل کنه).خدا به ابلیس که از فرشتگان مقرب بوده