ن کلا روزا برام ب شدتتتت زود میگذره
مثلا یادمه خاهرم ازدواج کرده بود مث پیرزنا میگفتم اگع قراره زود بمیرم اول بچشو ببینم بعد بمیرم😐یا باردار شد میگفتم کاش میشد چشامو ببندم بعد باز کنم ببینم دنیا اومده
الان یسالشه میرم خونشون با ذوووق چهاردست و پا میاد جلوی در بغلش نکنم گریه میکنه میگم تو کی دنیا اومدی کی یکساله شدی