چندسال پیش زمانی که ۱۴ ساله بودم یکی از پسرهای همسایمون از من خوشش میاد و بهم پیشنهاد میده اما من ردش میکنم شمارمو از دوستم میگیره و بهم زنگ میزنه پیام میده که بلاکش میکنم بارها با خط های مختلف زنگ میزنه و من هربار بلاکش میکنم بعدها از دوستم کمک میخاد نمیدونم چرا دوستم کمکش کرد اما بهش چندتا عکس از من داد و اون پسر هم اومد به دروغ به خانوادم گفت من با دخترتون رابطه داشتم و اون عکس هارو خودش برام فرستاده . خانوادمم باور کردن منو محدود کردن و زندگیم خیلی سخت گذشت تا الان که ۲۶ سالم شده اون پسره هنوز هم بیخیال من نشده باز شمارمو از ناکجا اباد پیدا کرده و مزاحمم شده و من بلاکش کردم حتی اینبار از پارتنرم کمک خاستم و همه چیز تا یک مدت اروم بود تا اینکه اینبار همون پسر حرف های خیلی بدی پشت سرم گفته خانوادمم باورش کردن و باز دارن منو تحت فشار میزارن هیچ مدرکی ندارم وگرنه ازش شکایت میکردم و حالا به همین خاطر خیلی روابطم با خانوادم بده باید چیکار کنم
چی میخواد از جونت
برو در خونشون به فحش بکشتشون
مردا خیلی ترسوعن یجوری تهدیدش کن
به خودش و جد و آبادش
چقدر بده خانواده ای که اینجوری ادمو پشت اشو خالی میکنن
اول نباید عکسا را دست حتی بهترین دوستت هم بدی و نباید اعتماد کنی
دوم همون موقع که هی مزاحم میشد با خانوادتون رو راست باید میبودین و گوشی را میدادی دست پدرت همین که صدای اون را بشنوه دیگر مزاحم نمیشد
ببخشیدا ولی بدم اومد از خونوادت
عوض اینکه رد کار رو بگیرن و مرتیکه عوضی رو به خاک سیاه بکشونن تو رو اذیت میکنن واقعا که🤨🤨
من جای مامانت بودم همون روز اول شهر رو بهم میریختم و تو دادگاه اعاده ی حیثیت میکردم که پسره سه هفته گوه بالا بیاره
عکس بدی بود مگه؟
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
46 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز