دیگه خسته شدم از این همه حسادت بیخود به هرکی خوبی کردم با بدی جوابمونو داد سالها پیش پدرم برای از هم نپاشیدن زندگیه برادرزادش دست بوسی کرد امروز در کمال تاسف همونا دارن برا خراب کردن زندگیه ما دست به هرکاری میزنن
برا رو سفید کردن یه فاحشه دارن همه جا ابروی منو میبرن به نظرتون چیکار کنم به معنای واقعی کلمه دیوانه شدم نمیتونم ادامه بدم
آدم های قوی فقط صبر میکنن
توروخدا این حرفو نزن
خودتو بکشی که بدتر پشتت حرف بزنن؟
میتونی،ادامه بده
خودکشی درمون دزد نیس
،من نمیدونم مشکلت در چ حده ولی ی سید هست کارش خیلی خوبه میخای شمارشو بدمت زنگش بزنی شاید بتونه کمکت کنه؟؟
خودکشی که دشمن شادت میکنه رو میخوای؟
یادت باشه حضرت علی میفرمایند بدترین گناه نا امیدی است
حالا چکار میکنن؟
پشت سرم خیلی حرفای بدی زدن یه بار از رو لطف گوشیمو بهشون داده بودم روش ابزار جاسوسی انداختن
منو تحدید میکردن که مثلا روسریتو بیار جلو درحالی که خودش با به دختر فامیل که از من کوچیک تره رابطه‌ی جن.سی داره و میدونه اون دختر فا‌حشست
اگه اخرتی وجود داشته باشه سر پل سراط یقشونو میگیرم
اصلا اهمیت به حرف های پشت سرت نده. گوشیت رو هم ببر تعمیرگاه درستش کنن برات و نترس از تهدید ها و برو شکایتشون کن اگر به جاهای باریک کشیده به نظرم.
و این رو هم بدون توی این چچرخ گردون هیچ چیز بی برگشت نیست
