اینکه خودت میخوای ببخشیشون یا نه رو نمیدونم
ولی اگه خودت و بعد اونم همسرت دوس نداره برین واقعا نیازی ب اینهمه کشمکش نیست
خونواده ت اگر صلاحتو بخوان هیچوقت اصرار نمیکنن
اول اینکه پدرت از اون دسته ست ک رو ب فامیلشه شما باید دست پیشم بگیری ک من توقع داشتم پشتم باشین باباجون ن اینکه اصرارم بکنین ک بیا (حالا کشدارش نکنی با پدرتم دلخوری بشه بینتون)
پس توقع پدرت کاملا بیجاست شما زندگی خودتو داری نباید هرچی اونا گفتن قبول کنی وقتی بابا دل خودتو همسرت نیست
شوهرت اینو کاملا درست میگه در این مورد با همسرت همدل باش
ک فرداروز اونم بدونه خونواده خودتون یعنی خودتو همسرت باید برای خودتون تصمیم بگیرین ن کس دیگه
دوم اینکه حتی اگه پدرت فکر میکرد همسرت نمیخاد ک برین نباید انقد اصرار کنه ک اوقات شمارو تلخ کنه در تعجبم از رفتار پدرت
بنظرم حالا ک اینجوریه اصلا نرو ک خونواده ت بفهمن نمیتونن بجای تو تصمیم بگیرن
فقط دوتا مورد و رعایت کن همسرت و ب خونواده ت بد نکنی
پدرتم ناراحت نکنی
اما قاطع بدونن توضیح بگو مامان جون شمام نمیخای نرو هرطور صلاحه
من نمیتونم ببخشمشون هیچوقتم نمیام