2777
2789
عنوان

مهمونی رفتن خونه ی جاری

| مشاهده متن کامل بحث + 6389 بازدید | 141 پست
پیامای دیگشو کامل بخون ساعت ۹ هنوز کسی نرسیده بوده

هرچی جلوتر میره چیزای دیگه اضافه میکنه اخه 

واقعا به نظرت میشه تو مهمونی که دعوتی همه با هم ۹شب برن خونه طرف؟؟؟؟

بچه عجیب ترین موجود دنیاست...می اید،مادرت میکند،عاشقت میکند،رنجی ابدی را دروجودت میکارد،تا اخرین لحظه عمر عاشق نگهت میدارد  وتمام...! بگمانم مادر بودن یک نوع دیوانگی ست، وقتی مادر میشوی رنجی ابدی سراغت می اید، رنجی نشات گرفته از عشق..،مادر که میشوی میخواهی جهان را برای فرزندت ارام کنی،میخواهی بهترین هارا از ان او کنی،وقتی می خزد،چهاردست وپامیرود،راه میرود ومیدود،توفقط تماشایش میکنی وقلبت برایش تند میتپد..❤از دردش نفست میگیرد روحت از بیماری اش زخم میشود،مادر که میشوی دیگر هیچ چیز جهان مثل قبل نخواهد بود،مادر که میشوی کس دیگری میشوی کسی که وجودش پر از عشق وجنون ودیوانگی ست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

عزیزم کاراونا زشت بود کار شما زشت تر.ادب حکم میکرد قبل پهن کردن سفره باشماتماس بگیرن،حتی شما خودتون باید زودتر تماس میگرفتید و ازشون میخواستید منتظر شما نشن.ولی زشت تر اینکه مهمونی و به کام همه تلخ کردید و برگشتید چقدر باعث رنجش میزبان شدید که توی این شرایط مهمانی داده و....

کاش عقلانی تر رفتار میکردید 

تو اول بنای رفتن برداشتی یا شوهرت؟ تو راه حالتون خوب بود اعصابتون آروم بود؟ شام براتون نگه نداشته بو ...

من گفتم داداش بعد چند وقت دعوت کرده بریم توی راه خیلیم سر خوش بودیم تازه هدیه ام گرفتیم گفت شام نگه داشتم دیگه نمیدونم چجوری از دلش در بیارم آبروم رفته که اینجوری شما میگین 

اگه اولین باره که همچین اتفاقی میفته  پس یه کار کن بزار چن روز بگذره وقتی اونو دیدی بگو من ناراحت شدم چون حتی رنگ نزدید بپرسید شاید مشکلی پیش اومده که هنوز نرسیدیم و از اینکه باهام همدلی نکردین ناراحت شدم 


هرچی جلوتر میره چیزای دیگه اضافه میکنه اخه واقعا به نظرت میشه تو مهمونی که دعوتی همه با هم ۹شب برن خ ...

آره عزیزم شما درست نمیدونین که اونا خونه هاشون نزدیک به همه با هم هماهنگ میشن با هم میرنو میان

اگه اولین باره که همچین اتفاقی میفته پس یه کار کن بزار چن روز بگذره وقتی اونو دیدی بگو من ناراحت شد ...

ممنونم بازم یه راه حل گفتین من راه دورم زیاد نمیبینمش عزیزدلم کاش راه حل های بیشتری بگین چون میترسم زنگم بزنم بی اهمیت جواب بده بیشتر دلخوری پیش بیاد

بهش زنگ بزنم بگو میخوایم بهتون سر بزنیم و حضوری ازش عذرخواهی کن یا تلفنی بزنگ بگو که من انتظار داشتم ...

ینی خودمو به خونش دعوت کنم یا اینکه فقط یه دقیقه بشینم عذرخواهی کنم برگردم؟

من خودم دیشب خودمون حسابی سر زنش کردم من حامله ام از صب خونریزی دارم دیگه اینقد که حرص خوردم میشه شم ...

تماس بگیر بگو معذرت میخوام دیشب حالم زیلدخوب نبود لکه بینی داشتم وقتیم رسیدم دیدم سفره پهنه یکم ناراحت شدم ولی بعدش حق ودارم به شما ها که نمیتونیدتادیروقت منتظرم باشید وهدیه روبهش بده وبگوایشالله مهمانی های بعدی زودترراه میوفتم تابیشتردورهم باشیم

ومن درهیاهوی زندگی تورایافتم خدا✨️🧡✨️

کار شما زشت و اشتباه بوده 

اولا خییییلی دیر رفتید تازه ۱۰ شب رسیدید

دوما‌ از جلوی در برگشتید و بی احترامی‌ کردید

منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر      لای موهای تو گم کرد خداوندش را ...🥀🥀     دشمنت را هم چو میخ خیمه می خواهم ، مُدام                  سر به سنگ و تن به خاک و ریسمان در گــردنش 🥺🥹💫💫

چقدر کارتون زشت بوده ساعت 10رفتین باید منتظرتون وایمیسادن زودتر می‌رفتین خب

 

یه متن زیبایی خوندم نوشته بود :برای همه خیر بخواهیم چون سعادت دیگران از خوشبختی ما نمی کاهدو بی نیازی آنها از ثروت ما کم نمی کند چه زیباست که همیشه نیک اندیشو خیرخواه باشیم در گوشه ای ز آدم از خود راضی در دنیای کوچکی زندگی می‌کند که تنودش ر

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز