ساعت هشت امتحان داشتم
ی ربع مونده بود ب امتحانم
ب زور ی اسنپ پیدا شد واسم
تا رسید شد ۷:۵۰😭
رسما دیرم شده بود
سوار شدم
آروم میرفت بشدت
ملاجش تو گوشی بود داشت چت میکرد
دیگه حرصم گرفته بود واقعا
گفتم آقا میشه لطفا تند تر برید من عجله دارم
یهو مث سلیطه ها چنان گااااازیییییی داد ک سکته کردم😂😂😂😂
ولی همچنان داشت چت میکرد🥺😭😍
همزمان هم چت میکرد هم رانندگی میکرد🤦🏻♀️
من ک نمیدونستم با کی میچته
داشتم دعا میکردم ک زنده از ماشینش برم پایین
اعصابمم ب شدت داغون
یهو بهش ویس داد گفت خوشگلم تو بخواب منم سرم خلوت شد باهم صحبت میکنیم عزیزم دوست دارم😭🥺😍
قلبم اکلیلی شدددد😍😍😍😍😍😍
میخام بگم آدمی ک بخواد
تو بدترین شرایط ی راهی پیدا میکنه ک باهات صحبت کنه
امیدوارم خوشبخت بشن😍