ایشون ازدواج اولشون سر این بود که میخواستن از دست خونوادشون فرار کنن چون همیشه باعث ازارش بودن که متاسفانه اقائه شکاک از اب دراومد و ازدواجشون دوامی نداشت
ازدواج دومشون بازهم سر تیکه کنایه های بقیه تن داد به یه ازدواج دیگه که فقط حالشو بدتر کرد.شوهر دومش شکاک بود دست بزن داشت و...
خلاصه که خیری ندید از ازدواج دومش
بعد از طلاق بشدت افسرده شده بود حالش بد بود اما یه مدت که گذشت به خودش اومد رفت سرکار به خودش رسید مستقل شد و دور از خونواده و ازدواج سوم رو با عقل و منطق انتخاب کرد.
امیدوارم روزای خوبیو تجربه کنی جانم🤍