والا خودمم نمدونم ولی ما بی نهایت باهم صمیمی بودیم
من بابام میخاست برام خونه بخره 6میلیون به مادرشوهرم قرض داده بودم برا خونه لازم داشتیم شوهرم گفت زنگ بزن بگیر منم زنگ زدم گفتم از همون موقع باهام سرد شدن و نمیان
ولی در کل از اولشم با خونه خریدن ما مخالف بودن حتی یه تبریک نگفتن بهم