یه درصد احتمال داره خونه جاری رفته باشه و کاری نکرده باشه؟
میگه رفتم میوه دادم. از میوه های باغش
آخه چرا به برادرش نمیده به زنش میده؟ اونم وقتی برادرش خونه نیست
بعد این جاری هم خیلی یه جوریه پیش این
همیشه یه جوری نگاش میکنه که انگار دختر جوون میخواد دلبری کنه. با چشم و ابرو حرکات موزون اجرا میکنه
جلوش دراز میکشه دستشو میکشه پشتش با سینه لرزون میرقصه تند تند با اسم کوچیک صداش میکنه و...
شوهر منم هیچی نمیگه حتی لبخند هم میزنه. آدم بدش بیاد به برادرش یا مادرش یه اعتراضی میکنه میگه به فلانی تذکز بده دیگه
حالا من یه تار موم در بیاد بیرون خودکشی میکنه