2777
2789
عنوان

داستان دوستم

63 بازدید | 4 پست

بچه ها من دوستم کلا دوماه بود ک 17ساله شد 

ی پسر عمو داشت ک این اقا اعتیاد داشت و ی بچه ی هشت ساله داشت 

بعد از امتحانای خرداد ماه تا یک ماه در ارتباط بودیم بعدش گوشیش خاموش شد بعده یک هفته با گوشیه مامانش بهم زنگ زد گف گوشیش خراب شده روزه عاشورا ب دوسته دیگم(مریم) زنگ زده بود پرسیده بود ک مریم تو خاهرت قرص ک خورده بود شست و شوی معدش درد داشت؟بیهوش میکنن یا نه؟اینجا شارژش تموم میشه مریمم شارژ نداشته ک بهش زنگ بزنه 

من رفته بودم شیراز ک بهم زنگ زدن چهار روز از تماسی ک با مریم داشته بود میگذشت 

بهم گفتن بیا ک ماعده فوت شده (همین دوستم ک ب مریم زنگ زده بود )من با حال خرابی برگشتم شهرمون 


برگشتم و دیدم بله پنج شنبه قرص خورده خابیده و خانوادش صبح جمعه فهمیدن ک خیلی دیر بوده 

دقیقا ۳۱تیرماه امسالمن برا هفتم زودتر رفتم سره قبرش اخه برای ختم ب ما خبر نداده بودن حالشون بد بود 

وقتی رسیدم اونجا ی مرد بد پوز با چشای قرمز بیس دقیقه بعد اومد 

شروع کرد حرف زدن ک ارع من پسر عموی ماعده هستم اینم پسرمه ،ماعده قرار بود عروسه من بشه من میدونستم پسر عموش خاستگارش بوده ولی فکر نمیکردم ی مرده چهل ساله ی بچه دار بوده باشه 

اینجا شستم خبر دار شد پرسیدم برای اقا پسرتون؟مگه پسر دیگه ای دارید؟گفت نه برای پسرم نه 


الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

گفت میخاستم این هفته ببرمش کربلا 

من ب مامانه ماعده هم گفتم ک شما چشم خوردید ،من دنباله باعث و بانیشم 

پرس و جو کردم از پسر داییش فهمیدم ک ارع چون ک یکم وعض مالیش خوب بوده میخاستن ماعده رو بدن بهش ،ماعده ی پسری رو ب اسم عرفان دوست داشت برای اینکه مجبورش کنن سیمکارتشو ازش میگیرن (همون موقعه ای ک بهم گفت گوشیم خراب شده )ماعده هم شب پنجشنبه دوتا متادون میخوره و صبح ایست قلبی و اوردوز 

ماعده برا همیشه رفت ولی خابشو میبینم ک زجه میزنه و میگه جام بده 

تو خوابه مریم رفته بود داشتیم میرفتیم اردو ماعده هم بوده بهش گفتیم تو اینجا چیکار میکنی 

گفته مگه من دلم میاد شمارو تنها بزارم ؟من نمیخاستم برم 

دلم براش کبابه فقط میخاستم این خاطراتو ی جا بنویسم ،مرسی ک خوندین 🖤

اگر میشه ی فاتحه براش بفرستید ممنون میشم🖤😭

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز