خونه من شده تفریگاه خانواده شوهر

واقعا زیاد نیس ۱۵ نفر 

ما ی رفیق داریم اهل بلوچستانه هروقت میاد دقیقا با خودمون میشیم ۳۰ نفر 

یک هفته ام میمونن

سالی یبارم میان

😐😐

همون یکساعت قبل که گفت بهت بگو کاش زودتر میگفتی چون من مثلا نوبت دکتر و خیاطی یه جایی رو بهونه کن یا بگو با دوستام میرم بیرون 

آفرین دقیقا مادر منم اون همه پذیرایی کرد

الان کی یادش مونده

فقط کمر درد پادرد مونده براشون

همون که میخوردن الان میان یه روز جای مادرم درد بکشن

وای خدا صبرت بده

مادرشوهر احمق شغال منم میشینه خونه فک و فامیلاش میگه پسرم ازتون دلخوره که خونش نمیرید ،گفته الا و بلا باید بیایید خونه م،وای پسرم گناه داره مگه بی کس و کاره که نمیرید خونش و...😐با همین ترفند اوایل ازدواجمون همه رو میکشید خونم،تا اینکه دیدن اصلا شوهر من خونه نیست صبح زود میره شبم دیر وقت میاد دیگه نیومدن😑

خب پس به جاری بگوکه سختته 

اتفاقا بهتر اینجوری 

اسی چیشد

عزمزمه دفعه بعد که دعوت کردن خودشونو تو هم هیچی نگو یه غدای سبک در حد آبگوشت یا ماکارونی بزار بعد سر میز شام برو دسشویی و درو ببند و جیغ و داد راه بنداز یه‌ک بیا بیرون غش کن بگو لکه دیدم واییییییییییی بچم آخ بچم از بس دولا راست شدم دکتر گفت جفتم پایینه و خلاصه یه کاری کنن از هول و کلا برن گم شن آدمای بی‌شعور و گشنه از اونورم تا یه هفته تخت بخواب تکون نخور بگو لکه بینی دارم به شوهرت و بترسونشون....البته دور از جون بچه ات فقط با هم تبانی کنین (مامان و پسر تو راهی) شرشون کم شه

کم محلی کن بعدش سریع آخر هفته خونه یکیشون برو فرصت اومدن نده

همون زمان ک شوهرت میگه تو هم دست ب هیچ نزن حتا خونه جم جور نکن و وقتی اومدن بگو اصن امروز حالم خوب نیس شماعم ک غریب نیستید خونه داداشتونه پاشید یه چیز بزارید دورهم بخوریم من خیلی حالم بده

وای اسی چقدر حرص خوردم از تاپیکت 

منم شرایط تورو داشتم چون خونم بزرگه و شوهرم از همه کوچتر دوستدارن هی برن بیان و بمونن!! 

اول که هروقت میان بلافاصله بعد یکی دوهفته میرم خونشون اینام میبینن اینجوریه میشنن سرجاشون 

دوما برای موندن اصلا رو نمیدم سریع بشوهرمم پیام میدم جرات داری تعارف کنی بمونن چون راهشون کلا ی ربعه 

سوما وقتی شوهرت باهات پایه نیست و نمیپیچونه اونارو توام غذا درست نکن مخصوصا که بارداری هی اه و ناله کن بگو وای کمرم و ازین حرفااااا  … اگه شوهرت ی بار از بیرون چندملیون پول غذا بده میشینه سرجاش دیگه بهشون رو نمیده 

چهارما اصلا رو نده به جاریات محل سگم نده بهشون با زبون بگو فلانی اینکاروکن 

۱۵ نفر 🤔 اونم خانواده شوهرت؟؟اول خدا صبرت بده👐  بعد شده چیزی دستشون بگیرن بیان؟ مثلا بگن چون ویلایی هستش جوجه خودمون بگیریم ب اونا هم فشار نیاد و بریم اونجا درست کنیم

رو نده

اول به همسرت بگو سرما خوردم حال ندارم گلوم درد میکنه کمرم درد میکنه محض اطمینان یه دکترم برو سرم تقویتی بزن

افاقه نکرد اومدن رو نده خوب پذیراییی نکن

حس میکنم چون غذای خوب جلوشون میذاری و خوب پذیرایی میکنی و میزبان خوبی هستن میرن برمیگردن

اینبار اومدن زیاد تحویل نگیر غذا از سر باز کنی بذار جلوشون بگو یهویی اومدید میوه خوب نداشتیم یا فلان چیز نداشتیم

سالی یکبار خوبه باز .اسی میگه اینا هر ماه میان

آره زیاد نیست 

حالا من فکر کردم هفته ای یه بار میان یا هفته ای ۲ بار