من ۲۲ سالمه
دیروز بدنسازی بودم و بعد از ظهرشم رفتم زبان درس دادم
امروز باید میرفتم استخر خسته بودم نرفتم
بهش گفتم یادم رفته تا جای ممکن فوشم داد سگ ،گاو ،گنده ،بی خاصیت، عوضی امیدوارم بمیری بی عرضه ،پول اتیش بزن فقط دختره ی اشغال داشتم. حاضر میشدم برم گفتم نمیرم بعدش بازم فووش داد که حالم ازت بهم میخوره
کلاس استخرم طوری نیست که نری جلسسه ات سسوخت بشه و اینا
ایشااالله بمیری ،من یک خواستگار دارم اول به من فوش داد بعدم به اون
هستید قضیه خواستگارمم بگم
بگو
وا چه بی ادب
یائسه شده؟
طبیعی نیست انقد عصبانیت انگار حرص یه مسئله دیگه رو روی تو خالی کرده
ای بابا از جایی پر بوده
بگو عزیزم
وااای
بگو
پسسره شغلش خوبه
خونه داره
ماشین خوبم داره
من قدم ۱۶۷ وزنم ۶۵کیلو استخوان بندی ام درشته
اون قدش ۱۷۰ لاغر نیست چاقه ولی استخوان بندیش ریزه
از لحاظ مالی اونا بهترن
خانواده اش اخلاقشون خیلی خوب و مهربونه
گفت دوست نداره طرف مقابل اش کار کنه
ورزشم خودش نمیره ،درسم عمران خونده ولی درس خوندن دوست نداره
مامانم میگه نه تو گاوی چاقی نمیشه
الانم میگه بابات میاد تکلیف اتو مععلوم کنم
عزیزم به دل نگیر مادرها این قدر خسته هستن که دق دلشون روی بچه خالی میکنم منم یک پسر دارم گاهی وحشتناک باهاش دعوا میکنم ولی اون نباشه میمیرم اونم این قدرآرومه اصلاحوابم رونمیده
میگه همش تو اتاقی چون از خودش و بابام متنفرم همش تو اتااااااقمممممم خوب
چند سالته؟
