بهش گفتم بیا بخواب داد و بیداد کرد و کتکم زد، تازه ی ساله عقدیم خونه خودشون اینکار باهام کرد
میگفت برو گمشو از خونمون بیرون میخواستم برم نمیزاشت منم رگ دستم زدم
ام اس دارم انقدر بهم فشار اومد تا ۵ ساعت بدنم کلا فلج بود حتی آب دهنم نمیتونستم ت دهنم نگه دارم
واوییلا
چرا رفتی اونجا اخه
یه حس ششمی بگه این الان واقعی بود؟
وااااا
فقط بهش گفتی بیا بخواب اینجوری کردی؟؟؟
ب عقلت شک کردم با این انتخابت
جدا شو گلم
حداقل بخاطر سلامتیت هم ک شده ازش جدا شو فک کردی مشکلی برات پیش بیاد این مرد میتونه تکیه گاهت باشه؟
چرا رگتو زدی؟با خانوادت میری می‌شینی باهاش حرف میزنی اگه نتونست قانعتون کنه طلاق میگیری همین
همینجا تمومش کن
با مرد دست بزن دار عروسی نکن فقط همین اینو بعدا میفهمی
میدونستی ام اس داری نباید ذره ای حرص و استرس و‌عصاب خوردی داشته باشی و‌بیماریت بدتر میشه،هرچند ک‌تمام‌عامل‌بوجود اومدن ام اس اعصابه.،
تو نیاز ب ی زندگی بدون استرس داری یه نفر ک ازش ارامش بگیری
اومد بالا سرم حالا ب مادرش میگ بیا کمک کن بلندش کنیم ببریمش دکتر
مادرش میگ کمرم درد میکنه زنگ بزن باباش بیاد جمعش کنه ،بعدشم وظیفه ت نیست ببریش دکتر بگو باباش بیاد
آخرش منو آووردن خونمون عین آشغال پرتم کردن و رفتن شوهرم میخواست شب پیشم باشه نزاشتن آخرش با ترس و لرز موند من کلا یک روز فقط آب بالا آووردم و جنازه بودم😔😔
الآنم میگم طلاق پدر مادرم میگن جلو فک و فامیل آبرومون میره برین سر خونه زندگیتون درست میشه میخوان کاری کنن آخر با بچه برگردم
انقدر این یکسال بهم فشار آووردن دکتر پیش شوهرم تهدیدم کرد اینطور ادامه بدم تا ۵ سال دیگ فلج میشم
