عابر پیاده بودم دوماه پیش ماشین بهم زد و رباط صلیبی پام پاره شد الان باعصا راه میرم
امروز میخایستم با این تاکسی زردا برم عقب دونفر جا داشت گفتم مسیرم نسبت به بقیه کمتره کسی اذیت نشه من زودتر پیاده شم اخر بشینم
وایسادم تاویه مسافر دیگه بیاد ۱۰ دیقه طول کشید و من سرپا بودم پاهام درد گرفت به راننده بیشعور گفتم که اون خانم نمیتونه بیاد عقب من برم جلو زل زد تو چشام گفت نه وسیله داره نگاه که کردم دیدم یه پلاستیک معمولی دستش بود
و وسیله خاصی نبود
بعد گفتم اخه پام درد گرفت گفت به درک تو عیب داری این عصا ها عصا داری
اون لحظه انقدر حالم بد شد ک نتونستم چیزی بگم
اصلا اینجور مواقع مغزم قفل میشه از ترس سر وصدا جرعت نمیکنم جواب بدم من شخصیت محترمی دارم دوست ندارم با ادمای کثیف دهن به دهن شم ولی خیلی خورد و تحقیر شدم
بار دومم سوار تاکسی شدم مرده گفت که ماشین عزیزم خط انداختی با عصات نباید ازینجور مسافرا سوار کنم و همش غر میزد در حالی که من مواظب بودم و اصلا ماشینش خط نیفتاد دیدم ولکن ماجرا نیست گفتم پس پیاده میشم کفت برو پایین ببینم درم یواش ببندی ها به سلامت و بازم تحقیر شدم چیزی نگفتم