پسرم چند ماه جلوتر اسیب پارگی قرنیه دید عملاش تموم شده دو سه ماهی هست بخیه هاش کشیدن اخر ماه هم باید ببریمش پیش دکترش شهر خودمون دکتر درست حسابی نداره امشب رفت تو حیاط خم شد وسیله اش برداره ی لحظه گفت ایییی گفتم چی شد میگه گل خورد تو چشمم ی قطره اشک در اورد سریع اشک مصنوعی براش ریختم بعد نیم ساعت هم گفت درد ندارم تا شنبه هم دکترا شهرمون تعطیله ولی دلم اشوبه داخل چشمش نگاه کردم جای زخمش مث همیشه بود چیز غیر عادی نبود ولی میترسم 😭