عصری تو کوچه یکی از بچه ها پسرمو بغل کرد از دستش ول شد افتاد دماغش خورد کنار جدول.بردم دکتر دکتر گفت ببر فلان بیمارستان مجبور شدم برم تا مرکز استان و برگردم.بعد این بچه که پسرمو انداخت همون موقع مامانش اومد قشششنگگگ با آرامش ماشینشو پارک کرد رفت خونش حتی نپرسید بچت چی شد بالاخره بچه من زدتش زمین.الان که برگشتیم پسرشو تو کوچه دیدم بهش گفتم