بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
حقیقتا لی اعصاب تر از این حرفام . ناجور جوابشو میدم
من تلاش نکردم؟ من که بهجای فرار، موندم و سعی کردم از نو بسازم. من که هزار بار بین ویرونهها دنبال یه نشونه گشتم؛ یه امید کوچیک، یه دلیل برای ادامه دادن. من که با تمام خستگیم، باز دستمو دراز کردم سمت چیزهایی که یه بار منو شکسته بودن. یعنی چی که میگی من تلاش نکردم ؟
چند روز بعد میفهمه یعنی گفتم پسرت باشه منم باشم که بیشتر برم رو مخت😂
روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
یه بار به من گفت ازت خوشم نمیاد منم هیچی نگفتم رابطه مو کم کردم خیلی کم باهاش حرف میزنم به شوهرمم گفتم فقط به خاطر تو هیچی نگفتم و این یه کم رفت و امد رو انجام میدم دوباره تکرار بشه قطع رابطه شوهرمم رفته بود تذکر داده بود خانم گفته بود الکی گفتم شوخی بوده گفتم با من شوخی نکنید