خرجش پول توو جیبیش باید باباش بده
به من که یک هزاری هم نشون نمیدادن یکسره لام و آهن و نون خشک میفروختم برا پول توو جیبم . خیلی محدویت ها داشتم سال به سال برام لباس نمیخریدن . از کلاس هفتم تا یازدهم با یه مانتو مدرسه رفتم که خيلی برام کوچیک و تنگ شده بود کلا رنگش رفته بود
16 عقد کردم 17 ازدواج. خداروشکر شوهرم خيلی خوبه و خیلی به وضعم میرسه