8 سال که با خانواده شوهرم زندگی میکنم دیگه نمیتونم کشش ندارم میخام مستقل بشم چجوری جدا شم چجوری شوهرمو راضی کنم
فکر می‌کنه اگه از مامانش جدا شه ظلم در حق مامانش آخه مگه من دل ندارم من که چیز زیادی نمیخام
اومدم به این دنیا که بخام همش چشم به چشم آدمی بخوره که ازش بدم میاد
کجاش انصافه آخه
بعد هشت سال یادت افتاده؟
بگو یا خونه رو جدا کن یا طلاق
خودش بره و بیاد بتوکار نداشته باشه
پدرشوهرم 3 ماه پیش فوت شد
دیگه بدترم شده فکر می‌کنه اگه جدا شه آه مامانش میگیرمون
عزیزم تو یه خونه که نیستید
چرا اذیت میشی ؟؟
حالا خودش دوتا دختر داره مجرد دختراش حاضر نیستن با مادرشوهر زندگی کنن اما توقع داره من تا آخر عمرم باهاش باشم میگه دخترا ازدواج کنن من میام پایین شما برید بالا
شدیم مایه افتضاح تو فامیل همه فکر میکنن داریم پول جمع میکنیم خونه بخریم دیگه نمیدونن شوهرم اصلا خیال نداره پاشه
خونه قدیمی کوچیک
بگو جام کمه با دوتا بچه
خونه بزرگتر و دور از مامانت میخام
هی بهش بگووو اعصاب براش نزار
