سلام .......خوبی
ولی من خوب نیستم دارم با عکسات اشک میریزم خیلی وقته ندیدمت
واسم کمرنگ نشدی و نمیشی ابدا
تازه پر رنگ ترم شدی دلم خیلی گرفته خیلی دلم میخواد ببینمت ولی هیچی امکان پذیر نیست دقیقا مث بقیه شانس های زندگیم
دلم تگنگه تنگ روزایی که بودی تنگ روزایی که بودیو بغلم میکردی بودیو از حال بدم کم میکردی ارامشم بودی تسکینم بودی فدات شم تو که میدونستی جقد حالم بدمیشه اگه تنهام بزاری پس چرا بعدش زنگ نزدی؟ چرا پیام ندادی مگ تو نگفتی مثل دخترتم مگه نگفتی مثل دخترم دوست دادم مگه اون موقعا دست نمیزاشتی دور گردنم و سرم به سینت فشار میدادی میگفتی خیلی دوست دارم حاضر نیستم یه خار بره تو پات گفتی تو همیشه تو قلب منی
یادته از دردام که بت گفنم محکم لپم بوس کردی به دوستام گفتی مراقب هیوا باشین؟
بعدت شکستم بد جور حق من این نبود
نمیدونستم اینطور میشه نمیدونستم ته داستانمون اینه نمیدونستم انقد وابسته ات میشم نمیدونستم تو انقد خوبی
راستی یادته بم گفتی من به دخترم میگم یه دختر دیگه دارم اونو بیشتر دوس دارم و خندیدی از ته دل؟
نری منو تنها بزاری تو تنهایا دلتنگم
همین فردا بیا حرفی ندارم با هیچکی ولی تو یکی فرق داریا
نری بشی یادش بخیر عشقمونو یادت بره مراقب اون قلبی باش که دادم بهت:)