مجبورم با کسی که ۱۸ سال از خودم بزرگتره ازدواج کنم چون خیلی وقته نامزدیم ولی هنوز عقد نکردیم نمیتونم بگم نه خانوادم نمیزارن میگن آبرومون میره من از اولم نمیخواستمش:) هر روز دارم گریه میکنم واسه آینده ای که نابود شد اخه مگه چیکار کردم که حقم اینه
من تازه ۱۸ سالم شده اون ۳۶ سالشه🥲
هم سنش از من خیلییی بیشتره ن خونه داره نه وضعیت مالی خوبی درامدش ماهی ۱۵ تومنم نمیشه داره کارش هم ی جورایی کارگره فقط یه ماشین داره از الان همش میگه عروسی نگیریم خرج اضافست حس میکنم خسیسم هست🥲واقعا نمیدونم چیکار کنم اگه نتونم بهم بزنم باهام تنها راهم اینه خودمو بکشم البته با اینکه زندگیمو خیلی دوست داشتم کلی هدف رویا که همش دیگه نابود شده:)