من چند ماهی هست میرم سرکار
تو این مدت واقعا سعی کردم به بهترین نحو کارمو انجام بدم
حتی یک سری کارها که اصلا وظیفه من نیست رو به عهده گرفتم تا خودمو نشون بدم
بعد یک کاریو مدیرمون گفته بود انجام بدم از هفته پیش، هر روز به دلایلی که البته تقصیر من نبود و مشکل از خود سامانه بود انجام نمیشد..
امروز صبح رفتم اول صبح معمولا خیلی کاری ندارم، گفتم تا موقه کشوهامو مرتب کنم یکم بهم ریخته شده بود..
بعد ریخته بودمشون رو میز و اینا، یکهو مدیرمون زنگ زد که اون کارو پیگیری کن و فلان..
منم گفتم باشه، باز بدو بدو رفتم انبار کارای اونجا رو یکم اوکی کردم برگشتم گفتم اول کشومو مرتب کنم که مدارک اینور اونور نشه بعدم کاری که گفته رو انجام بدم
واقعا تو تمام این مدت سعی کردم به بهترین شکل کارمو انجام بدم انصافا هم ادم از زیر کار در رو و اهل بی کیفیت کار کردن نیستم
بعد زنگ زد بهم گفت انجام دادی؟ گفتم بله همین چند دقیقه پیش..
گفت من از صبح گفتم تو الان انجام دادی؟ حالا مثلا یک، یکونیم ساعت گدشته بود
گفتم شرمنده داشتم کشومو مرتب میکردم..
بعد با یه لحنی گفت خانوم فلانی کشو مهمتره یا کاری که من گفتم؟
انقدر دلم شکست.. خدایی اگر اهل زرنگ بازی و این داستانا بودم ناراحت نمیشدم
حالم از خودم و اوضاعم بهم خورد که باید بیام اینجا زیر دست چندتا مرد کار کنم برای چندرغاز...
وقتی موقه حق و حقوق من میشه میگن باشه و میرررره که عملی بشه، وقتی اونا کار دارند با اینکه درگیر کارای خودشون بودم اینجوری متهم میشم..
بعد یک مشکلیم که دارم حتی وقتی حق با منه، نمیتونم از خودم دفاع کنم و به من و من میفتم... 😭😭😭