من اسمم 《سارا دخت》هستش
و این اسم مادربزرگ پدرم بوده وقتی من به دنیا اومدم ایشون فوت کرده و به خاطر شباهت خیلی زیادمون اسم ایشون رو برای من گذاشتن
چه اسم جالبی
شوهرم بهم میگه نازان یا نازگل افتاد رو زبون همه
فاطمه
مادربزرگم (مامانه مامانم) اسمش فاطمه بوده وقتی مامانم ۳ سالش بوده فوت کرده بابام(مامان و بابام پسرعمو دخترعمو هستن)خیلی زنعموشو دوست داشته بعد که با مامانم ازدواج میکنن بابام گفته اگه دختر داشتیم اسم مادرتو میزاریم براش
من اسمم فاطمه
وقتی بدنیا میام نیمه شعبان بوده و منم با کلی نذر ونیاز ک پدر مادرم کرده بودن بدنیا میام
هر کسی یه اسمی پیشنهاد داده بوده ..مثل..مریم.نرگس.هاجر..
وچنتای دیگه ولی مادرم گفته به دلم افتاده فاطمه
خلاصه تصمیم میگرن اسامی بزارن وسط قرآن
بعد ک قرآن باز کنن هر اسمی اومد همون بزارن
جالبه مادرم گفت دوبار قرآن باز کردن هر دو بار فاطمه اومد بیرون
من حمیراتوشناسنامه ،عمه ام انتخاب کرده،اصلاهم اسممودوست ندارم ،همه هماصدام میزنن خنده داریش اینجاست که مادربزرگم ،مادرعمم راضی نبوده ازاسم حمیرا،اون ازبس گفته هما،حالااین اسمموهمه میگن ،خودم دوستداشتم اسمم سارابودخخخخخخ
هر کی منو میبینه میگه اسمت خیلی بهت میاد به خاطر همین اصلا دوست نداشتم هیچ وقت اسممو عوض کنم
من هیچوقت اسممو دوست نداشتم، عروس خاله م هم اسم من بود ،چون خوشگل بود منم کم کم از اسم خودم خوشم اومد،اسم همه ما رو بابام انتخاب کرده،چکامه، تو مدرسه هم خیلی مسخره میکردن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
30 ثانیه پیش
31 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
